غریـو بی ـهـــوده

من. تصادفی که به هیچ، نمی ارزد.

جمعه, ۱۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۴:۱۸ ق.ظ
لحظه ای از عیب جستن از من، دست نمی کشد. حالیکه من آن را، رها کرده به خود، گذاشته ام و این چنین بود که روی آن صندلی، به تماشا، آرام گرفتم. رد و خطوطِ خطیری که پیوسته به من هستند، را، در نظرم ظاهر می سازد و در عوض، حقِ بود و وجود را از من سلب می کند و مرا محکوم به سیری سایه وار، پیرامونِ خلوتی که از آن، هیچگاه، بیرون نشده بودم.



  • بـی ــتــ. اِل

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی